لیزا پس از تهیهی فهرست روابط عاشقانه متوجه شد که روابط بیثبات و بیثمر زیادی داشته است. در واقع علت اصلی مراجعهی او به ما همین بود که میخواست با فردی رابطه داشته باشد که متعهد و باثبات باشد. ابتدا سعی کردیم لیزا در رابطه با ما تا حدودی به امنیّت و ثبات برسد. باز هم این پدیده مهم خودش را نشان میدهد که ارتباط عاطفی سالم چقدر میتواند در زندگی افراد تأثیرگذار باشد و داشتن تجربهای سالم چقدر میتواند رضایت و کیفیت رابطه را افزایش دهد.
سعی کنید با افرادی رابطه برقرار کنید که باثبات باشند. با افرادی که زندگی با آنها به دلیل بیثباتیشان مثل سوار شدن در قطار هوایی شهربازی است، رابطه برقرار نکنید. حتی اگر این افراد برای شما جذابیت و کشش خاصی ایجاد می کنند. منظورمان این نیست که با این افراد قطع رابطه کنید و به دنبال افراد غیرجذاب باشید، بلکه منظورمان این است که جذابیت و کشش جنسی زیاد، ممکن است هشداری باشد مبنی بر فعال شدن تلهی زندگی رهاشدگی. اگر چنین واقعهای رخ بدهد، ارتباط شما عواقب خوبی در پی نخواهد داشت و بایستی دربارهی ادامه دادن این رابطه فکر کنید.
در اواسط سال دوم درمان، لیزا با مردی در محل کارش آشنا شد (لیزا معلم هنر در دبیرستان بود). آن مرد که اسمش ریچارد بود از همکاران لیزا در همان دبیرستان بود. اولین بار بود که لیزا رابطهای محکم و باثبات را تجربه میکرد. ریچارد پا پیش گذاشت و خواستار ازدواج با لیزا شد. پس از چند ماه به او درخواست ازدواج داد. ریچارد قبلاً میگسار حرفهای بود، اما دوازده سال بود که دور می و پیاله را خط کشیده بود. از لحاظ عاطفی همیشه کنار لیزا بود. آدم خونسرد و خویشتنداری بود و به ندرت پیش میآمد که کجخلقی کند. افراد هیجانی معمولاً با افراد منطقی ارتباط برقرار میکنند. عشق باثبات ریچارد به لیزا کمک کرد که هیجانهای پرشور خود را کنترل کند، در حالی که این کار را فقط قبلاً در مقابل ما انجام میداد.
درباره این سایت